مستر وایت

مثل وقتی که دختر یک متر و 60 سانتی همراه با آهنگ ِ راک ِ کانال 4، مثل بچگی هاش روی یکی دوپاش بپره و همین جور که به سمت اتاق میره تاب رو از تنش دربیاره. دوتا چشم نگاهش کنن. "به چی می خندی؟"  "نگاه می کنم نمی خندم. به دنده هات که زدن بیرون" "چشمات می خنده" دختر یک متر و 60 سانتی خودش رو داخل آینه برانداز می کنه "اونقدرا هم نزدن بیرون. هنوز به فرم ایده آلم نرسیدم"  دوتا چشم از گوشه هاش چین بخورن و صدای خنده واضح شنیده بشه  "تو دیوانه ای. فکرای مالیخولیاییت نمی ذارن راحت زندگی کنی. حتا نمی ذارن زندگی کنی" چین های اطراف دوتا چشم باز بشن و دوتا چشم ِ جدی تر از قبل نگاه کنن "هر روز و هر لحظه و هر ثانیه با این فکرا خودت رو اذیت می کنی. فکرای احمقانه ت مثل خوره به جونت و مغزت رسیدن. می شینی شروع می کنن به خوردنت. پا میشی همین طور. جواب کسی رو میدی شروع می کنن به خوردنت. جواب کسی رو نمیدی همین طور. هرجا میری، هر کاری می کنی، هرکاری که شروع می کنی یا با هرکسی که شروع می کنی، می افتن به مغزت. بعدش تو رفتارات نشون میدی. تو اخلاقت. من میگم به فکر خودت باش. این ظاهر از داخل داره نابود میشه. بفهم." دوتا چشم لبخند بزنن "این تاب جدید چه بهت میاد".

مثل وقتی که دختر یک متر و 60 سانتی همراه با رقص های ساختگیش موقع پخش آهنگای دوست داشتنیش تابش رو دربیاره و بره جلوی آینه تاب جدیدش رو بپوشه. یه عالمه به دوتا چشم نگاه کنه و صداش رو بشنوه. تا حرفاشون تموم بشه لباس بیرون رو پوشیده باشه و آماده شده باشه.

مثل وقتی که دختر یک متر و 60 سانتی به دو تا چشم لبخند بزنه بگه فعلن. بره بیرون و کفش بپوشه و پاش رو بذاره رو میله تا شلوارش رو مرتب کنه.

مثل وقتی که نفس زنان به آخر ِ هفتاد و خورده ای پله رسیده باشی و ببینی دختر یک متر و 60 سانتی که سرش رو بالا آورده، اشک، سرخی ِ گونه هاش رو خط خطی کرده.




Mr. White up all night
Hiding in my room
Mr. White so uptight
Black shapes of doom

Mr. White up all night
Always likes to sing
Mr. White so uptight
Even knows my name