روی میز آرایش خم می شوم و زل می زنم.
یاد مرد درون Insomnia می افتم. همانی که بعد از مدت ها می دیدمت و فکر می کردم فیلمی که برای یک آدم خاص می آوری حتمن باید خاص باشد. متعلق به دنیای من.
بگذریم...واضح تر بگویم. یاد چشمان گود افتاده ی آل پاچینو می افتم که هرچه با داستان جلو می رفتم, مایوس تر می شدم.
دقیق تر می شوم. به خودم زل می زنم. به حلقه ی فرو رفته و تیره رنگ دور ِ چشمانم نگاه می کنم. از بیخوابی نیست. از هرچه هست آنقدری زشت و زننده هست که سر ظهری, وسط تعریف کردن یک جریان پرهیجان 'س' بگوید "یک کرم دور چشم بخری بد نیست"
انگشتانم را نزدیک می کنم, فرو می روند. بی خیال تغیر رنگ و پر کردنش می شوم. حتا بی خیال همه ی نگاه هایی می شوم که روزی برایم اهمیت داشتند. فریم دور مشکی را برمی دارم و به چشمم می زنم. همه چیز تغییر می کند. لبخند می زنم. بلند می شوم.
این روزها عینک طبی ِ دوست نداشتنی ام زیباترین قسمت صورتم شده است.
فیلم خوبی است...
دوستش دارم
دور چشم رو هم فراموش کن... زوده حالا
۳۰به بعد
سلام
دوستش ندارم
بی خیالش شدم دیگه
اما نمیدانی چه شب هایی سحر کردم بی آنکه یک دم مهربان باشند با هم پلک های من...
هرچند فرمودید از بی خوابی نیست...
سلام
شب ها که کم می خوابم البته
اما عینک طبی من زیباترین قمست صورتم هست
سلام
هووم
عینک رو واسه مخفی کردن دور چشم میزنی؟
سلام
عینکی ام خب
سلام ... سیاهی دور چشم بیشتر به خاطر بی خوابی های شبانه ست ...سعی کن شبا زود بخوابی ...البته یکی باید اینو به من بگه
سلام
بیا بهت بگم:
سعی کن شبا زود بخوابی ...:دی
راس میگی هاااا
سلام
اوه
من چقد پست از دست دادم اینجا
خیلی وقت بود درست حسابی نت تنیومده بودم
برم بخونم.....
سلام
بیخیال...زیاد هم خوندنی نیستن
بــگذار ایـن راز همیـــشه پشــتـ عیــنک بمـاند ...
سلام
باید فکری به حالش کنم اما فعلن حوصله ندارم
؛حتا بی خیال همه ی نگاه هایی می شوم که روزی برایم اهمیت داشتند؛
سخت است.
سلام
حالا که تویش افتاده ام, حالا که تنم داغ است, بی خیالی هیچ دردم نمی آورد. اما می دانم روزی سراغم می آید.
به روزم
باوشه
شبیه آل پاچینو شدن این مضراتم داره :)
سلام
والا :))
سلام!
وبلاگت قشنگه
به وبلاگ منم سر بزنید!؟
گاهی دوای درد یک فریم مشکیست
شایدم یک روبان مشکی
سلام
شاید هم همانی که گفتی
تاپیکTwilight درج کامنت نداشتـ برایم..اینجا می گویم:چقد همزاد پـنداری کردم با دخترک...
برای هیچ کس ندارد.
دخترک با چشمانی خوشحال دستانت را محکم می فشارد
اول بچگیت و بعد الانت؟
یا جریان چیز دیگه بود؟
جریان چیز دیگری نبود.
وای...وای...وای
این توایلایت بینظیر بود
و اون عکس
بسیار زیبا و نزدیک
توایلایت حس بی نظیر درون فیلم 1اش را به من می دهد.
عکس که چقدر دوستش دارم, که چقدر از بد کیفیت بودنش ناراحت شدم. متعجبم از مرد جوان علاقمند به عکاسی که چطور با آن نور پردازی ضعیف عکس انداخت.
و ممنون مرد بارانی
ممنون از توضیحتون...
متاسفانه اون خط ها هم همیشگی ان..
و در مورد بی خیالی قبلا نتونسته بودم حرفی بزنم..
وقتی به این مرز میرسه ادم دیگه هیچ چیزی نمیفهمه..
بی خیاله دیگه..حتی سختیه بی خیالی از مهم ترین ها..
بهتره..
گاهی لازمه همه چی رو بدی به فنا...
حتی خودت رو..
مراقب چشمات باش..
خیلی هم همیشگی نیستن...گاهی لذت بخشن.
ممنون
post balayi ra khandam,jaleb ke in vaghe'e ra deram neveshti engar...
مثلن درام تراژیک!!
سلام. خوبی دخترم؟
سلام
ممنونم...خیلی خوب
راجع به پست بالا...میخواستم نظر بذارم که دیدم نظردونی(!) نداره...پس نظر نمیذارم:|
هر طور که دوس می داری
بالایی منمه:)
با یه "ـه" اضافی :)
چه خوب که تو الان بهترین دختر دنیایی
خیلی خوب...
من هر روز توی آینه می بینمش. ساکت تر, آرام تر و غمگین تر از همیشه
وقتی هیچ کاری ازت بر نیاد فقط باید وایسی نگاش کنی...
کم پیدایی بانو
سکوتت زیادی طولانی شده
نکنه صدات یادت بره
هستم :)
صدای خش دار هم قبول است بانو؟!!
صدا خفه کن گذاشتی بانو
صدای خش دار... امروز صدای خودمو نمی شناسم... دو رگه و خش دار
انگار دیگری در من حرف می زنه ...یعنی دیگری در من سکوت میکنه
گاهی دختر ها به حساب نمی آیند
اصلا انگار که کسی کنارت نیست
صدا خفه کن...کم کم دارم آماده ی شلیک می شوم
اصلن انگار بازیچه
در اینگونه موارد عطای سواره رفتن را به لقایش می بخشم و ترجیح میدم همه مسیر را با خط11 طی طریق کنم
… یادم هم باشد هدفونم را بچپانم توی گوشم که متلکهای کوتاه و بلند رهگذران، گوشهای باکرهام را نخراشد!
و یادم باشد به این فکر نکنم که چه بر سر باقیمانده نسل آریوبرزن و آرش کماندار و سهراب آمده ! پیاده میروم و فکر نمیکنم که “مرد” تعریف دیگری داشت انگار …
آخر خط 11یی وجود ندارد در این مسیر.
"مرد"..."مرد"..."مرد"...نمی دانم
من ترجیح میدهم تمام مسیرم را حتی اگر بیش از چند ساعت باشد را با خط ۱۱طی کنم و مثل دوست بالا از m[3استفاده کنم
یک هندزفری که به هرجا وصل باشد و در گوش فرو رود, بهترین گزینه است.
اول اینکه سلام و عرض ادب
دوم اینکه بعد از مدت ها سرکشی به اینترنت و رفقای وبلاگی، وبلاگ شما بهم حال داد! کلی نوشته ی جدید و طولانی! نمیدونی واسه من ینی چی! نوشته های طولانی رو دوست دارم، البته اگه معنا داشته باشه، مثل چند پست اخیر شما
سوم اینکه تشکر
سلام
جدی! خوشحالم که این اتفاق افتاد
ممنون از توجهت و لطفت
هنوزم فرهنگمون خیلی خرابه! یعنی هرچی تمدن چند هزار ساله بود رفته به باد
تمدن...فرهنگ...چند هزار ساله...من که از بچگی فقط اسمشون رو شنیدم
ای نی نی چه خوردنیه ...
بزرگش هم :دی
...
روزگاریست که آدم ها سوار آدمها می شـوند.گناهی ندارد باکس زرد بدرنگ...
هوممم...
به روز
سلام به somebodyخودمان فکر کنم درگیر امتحانتی که آپ نمیکنی
سلام به دنیای غریبمان :)
پست آخریتون، همونی که دیدگاه نداره، خیلی زیبا بود...
واقعن زیبا بود!
سلام..تو هرروز این مسیز عذاب آور رو تحمل می کنی؟؟؟؟
سلام...هر روز که نه. اما زیاد پیش میاد
امتحانات چطور پیش می ره ؟
چند وقتیه که خبر ندارم ازت کجایی بانو؟
این طور: با جاماندن رد ستون فقرات روی بالش تکیه داده شده به شوفاژ
دور از هر چی خر :دی
این جا دیگریــــ می نویسد....کاری به منــــ نداشته باشید.
جمله ای که سالها به مخاطب های وبلاگم می زنم ...
هر جایی که کسی می نویسد,اگر برای خودش بنویسد, دیگری اش است
نیستی دختر؟
نبودم :)
بابا کجایی تو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا رو نمی دونم...من این جام :دی
می شه یه کاری بکنی که هر پستت نظرات خودش رو داشته باشه؟؟؟ و برای نظر گذاشتن در به در دنبال کامنتدونیست نگردیم؟؟؟ می شه دخترم؟
خب نظرات غیر فعاله...اما انگار اعصاب خورد کنه!! چشم فعالش می کنم