Sleep On Her Life

از روی تخت بلند شدم تا خوب ببینمش. یک سال پیش, تو همین تخت دراز کشیده بود, رو شکمش. با دست راست گوشی رو کنار گوشش محکم گرفته بود. موهای ریخته شده ش رو بالش بازیچه ی دست چپ -قهقهه میزد- چشم هاش برق می زدن. رینگ نقره ی نو کاملن اندازه ش بود.


حالا روی همون تخت دراز کشیده. رو شکمش -زیر چشم هاش گود رفته- سرش به دسته ی طرح گل, تکیه داده شده. دست راستش آویزون. چند ثانیه بعد صدای برخورد رینگ با سرامیک کف اتاق .


دوباره دراز می کشم. به رد باقی مونده رو انگشتم نگاه می کنم و کف اتاق.

نظرات 9 + ارسال نظر
سیاوش پاکسرشت پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:38 ق.ظ http://spakseresht.ir/mr

از اون پستهاس که فقط میشه سکوت کرد :|

آره بعضی حرفا گفتنی نیس.

راستی وبت برا من بالا نمیاد. نمی دونم چرا

پریا پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:19 ق.ظ http://www.blogme.blogfa.com

نمیدونی که کامنتت چقــــــــــــــدر برام دلنشین بود...

اون تاریخ رو یادم بود تا یه روزی یه جایی بهت بگم. خیلی خوش حالم.

آلومینیم(al) پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:00 ب.ظ

bazi afrad kheili moghaveman vali moghei ke mishkanan hich kari nemishe vasashun kard

73

باید مدتی به حال خودش گذاشت. باید با خودش کنار بیاد.

دنیا جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:37 ق.ظ http://donyaaaaaaaaa.blogsky.com

سلام
آخی انگشتش اوف شده بود

کلا" موضوع یه چیز دیگه س عزیز :)

مِـــلا جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:56 ق.ظ http://mela.blogfa.com

یک دور گردش خورشید و این همه تغییر؟؟!!
خدایا! چی به روزمون داری میاری آخه فدای حکمتت...
میشه بپرسم این شخص کیه؟

همه میگن خودش تقصیر کاره. کار خدا نیس.
اوهوم. دیگری در منه.

مِـــلا جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:57 ق.ظ http://mela.blogfa.com

منظورم از گردش ِ خورشید گردش به دورش یود...

نمی گفتی کسی شک نمی کرداااا
شد داستان مهرداد :دی

مرد بارانی جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:30 ب.ظ

عالی بود
مخصوصا ضمیرها،
حس دوربینی و میداد که داره ضبط میکنه ما جرا رو.

مرسی که توجه کردی رفیق.

فریاد شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:13 ق.ظ

به اون یکی بگو به آیینه نگاه نکنه خیلی وقت ها آیینه ها ادم را بدتر از اون چیزی که هست نشون میدن

آینه های ما که خوشگل نشون می دن

نسیم دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:21 ق.ظ http://www.maxezaman.blogfa.com

چیزی که همیشه آرزوت بوده می شه بدترین اتفاق زندگی ...

چیزی که قرار بود به یه خاطره خوب تبدیل شه میشه عذاب آورترین یاد آوری که هرگز از بین نمیره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد